پست هوپ رو که خوندم سوژه این پست به ذهنم اومد. سوالات ِ ملت (بیشترشون فامیل هستن) از روز اولی که من وارد این حرفه شدم تاکنون:

همین هفته یه مراسم دعا داریم واسه فلانی (یکی از هم‌محله‌ای‌های مرحوم)، بیا واسه صدا و سیما فیلمشو بگیر! - چرا از بازی‌های طناب‌کشی و والیبال و فوتبال که جمعه‌ها با فامیل دور هم انجام می‌دیم گزارش نمی‌گیری؟ - اوه اوه ثریا اومد، بحث رو عوض کنین الان گزارشمونو می‌نویسه پخشمون می‌کنن - اسم زن فلان بازیگر چیه؟! و وقتی بگم نمی‌دونم! با دلخوری می‌گن اسم خودتو گذاشتی خبرنگار؟ تو که اینو نمی‌دونی! - اووووه اییییینهمه شماره تو مخاطبین گوشیت داری؟ مدیر فلان، رئیس فلان، اوه فلانی (بازیگر یا فوتبالیست یا هر آدم معروف دیگه‌ای) هم که داری، وای یعنی به همه‌شون زنگ زدی؟ - تو یعنی صبح تا شب با همکارای آقا می‌ری این‌ور و اون‌ور؟ - بابات (قبلا که مجرد بودم) و حسن (الان که متاهلم) ناراحت نمی‌شن بیشتر همکارات مرد هستن!؟ - وای ماموریت خارج از شهر می‌ری؟ - خانوادت ناراحت نمی‌شن سوار ماشین همکارات می‌شی؟ - از این که عکست توی سایت‌ها اومده بابات عصبی نشده؟! - قیمت طلا امروز چقدره؟! - این هفته بارون داریم؟! - چرا سرعت اینترنت اومده پایین؟ - آخه این شغل مردونه چی بود تو انتخاب کردی؟! - عکستو دیدم با فلانی (مرد) کنار هم وایساده بودین داشتی مصاحبه می‌گرفتی (به طعنه می‌گه که یعنی مچت رو به هنگام انجام یه کار بد (مصاحبه کردن!!!!) گرفتم! - فلانی (بقال سر کوچه) فلان چیز رو گرون می‌ده ببرش تو رومه! (منظورش اینه که علیه‌ش خبر کار کن) - فلانی رو با یه دختره دیدم عکسشو بزن تو سایتتون آبروش بره - یه شغل بهتر نبود انتخاب کنی؟ زن باید بیشتر خونه باشه تا بیرون - حسن ناراحت نمی‌شه همکارای مرد بهت زنگ می‌زنن؟ - خانم خبرنگار بیا این جدول رو حل کن برام برنده شم! - تو دیگه چجور خبرنگاری هستی که اینو بلد نیستی؟ (وقتی یه سوال درسی مربوط به فیزیک می‌پرسن و من بعد از این‌همه سال فاصله گرفتن از مدرسه جوابشو یادم نمیاد!) - هر چی گرون می‌شه تقصیر شماست - بیا با منم مصاحبه کن (و وقتی می‌گم راجع به چی؟ می‌گن هرچی. فقط حرف بزنم) - پسرم امروز توی مدرسه‌شون توی مسابقه دو اول شده، عکسشو نمی‌زنین صفحه اول رومه‌تون؟ - چند تا رومه از دفترتون برام میاری می‌خوام بزنم پشت شیشه‌ی پنجره‌های خونه - به نظرت چرا ترامپ اون حرفو زد؟ - جشن عروسیتون رو تلویزیون هم پخش می‌کنه؟ (اشاره به اینکه من و حسن هر دو خبرنگار هستیم و ازدواج دو خبرنگار رو حتما همکاران صدا و سیما پوشش می‌دن) - توی جلسات که می‌رید تو و حسن مثل زن و شوهرها رفتار می‌کنید یا مثل همکارا؟ - حسن وقتی میاد خونه و می‌بینه تو برنگشتی عصبی نمی‌شه؟! - صدا و سیما بهتون خونه نمی‌ده؟ - شما که خبرنگارید شماره موبایل محمدرضا گار رو هم دارید؟! - یه کمد قدیمی دارم دیگه نمی‌خوام استفاده کنم تو رومه‌تون اعلام می‌کنی هر کی می‌خواد بیاد بخره؟ تخفیف هم می‌دم! - فلانی (کارمند فلان بانک یا اداره مثلا) دکمه پیرهنش باز بود، نمی‌تونی علیه‌ش مطلب بزنی تو رومه؟! - برای دختر فلانی خواستگار اومده، اسم خواستگارش فلانیه، چجور آدمایی هستن!؟ (و وقتی می‌گم نمی‌شناسم می‌گن پس تو چجور خبرنگاری هستی که مردم شهرت رو نمی‌شناسی؟) و.

البته این پست قرار بود به شکل دیگه‌ای نوشته بشه، ولی ترجیح دادم فعلا به همین شکل این زاویه از موضوع رو روایت کنم تا بعد و زاویه‌ای دیگر.

 

+ پست‌های پسانویز؛ مربوط به روزهای بعد از رهایی تا آشنایی و ازدواج با حسن رو شروع می‌کنم (به صورت رمزدار)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها